بالا هفت جملات خنده دار دعای گنج یابی سریع
بالا هفت جملات خنده دار دعای گنج یابی سریع
اما در پشت دیواره این بن بست اتاقی قرار دارد . نخستین حکومت شیعی در ایران علویان طبرستان بود که در در ۲۵ رمضان ۲۵۰ هجری قمری به درخواست مردم محلی توسط حسن بن زید، معروف به داعی کبیر، ایجاد شد. آنها در روزی از پیش مشخص شده، شورش بزرگی علیه خلافت عباسی برپا کردند و مردم طبرستان و رویان در این روز پادگانها را فتح نمودند و نظامیان عرب را به قتل رساندند. مورخان از این روز به عنوان «روزی که طبرستان از عمال خلیفه خالی شد» یاد میکنند و از کشته شدن ۲۰۰۰۰ نفر خبر میدهند. به شوق آوردن دیگران برای انجام کاری. میرزا شفیع مازندرانی ملقب به اعتمادالدوله یکی از متعمدان مازندرانی آغامحمدخان قاجار بوده که در فرماندهی و جذب قوا در مازندران برای ارتش آغامحمدخان قاجار کمکهای شایانی کرد و در نهایت به صدارت اعظمی قاجار رسید. گاهی رخدادهای ناگواری رخ میدهد که در نهایت منجر به اتفاق نیکی میشود. پس از مرگ مرداویج، آل بویه که پیشتر در خدمت او بودند، قدرت یافته و جانشین مرداویج، وشمگیر، را شکست دادند و پس از آن حکومت زیاریان به طبرستان محدود شد ولی آل بویه به چنان قدرتی دست یافت که خلیفه مطیع آنان گشت. این نفرت و کینه چنان بود که حتی زنهایی از ایرانیان که به عقد زناشویی عربان درآمده بودند، ریش شوهران خود را گرفته از خانه برمیآوردند و به دست مردان میسپردند تا آنها را بکشند.
علاوه بر اعراب، ایرانیانی که مسلمان شده بودند نیز طعمه نفرت و کینه مردم شدند. در تاریخ ابن اسفندیار آمده است کینهٔ مردم طبرستان از عربان به حدی بود که در سال ۱۶۰ هجری مردم امیدوار کوه (کوهستانی میان آمل و گرگان)، از ظلم کارگزاران خلیفه به ستوه آمدند. از این پس شروین باوندی چون پادشاه طبرستان بود و ونداد هرمز قارنوندی سپهسالاری او را میکرد. او در ابتدا، نسبت به سلطان محمد خوارزمشاه ادب و احترام را رعایت کرد ولی این پادشاه با تدابیر خصمانهٔ خود موجب غضب خان مغول و هجوم او به ممالک اسلامی شد. در زمان خوارزمشاهیان دودمان باوندیان توسط آنها قلع و قمع شد و محمد خوارزمشاه هنگام حمله مغولان به ایران به جزیره آبسکون در طبرستان گریخت. در عصر قاجار به علت اسکان ایل قاجار در شرق مازندران، استان مازندران که آن زمان شامل شهرهایی همچون استرآباد (گرگان کنونی) میشد جایگاه ویژهای نزد ایل قاجار پیدا کرد. امیر علم خان خزیمه پسر «اسماعیل عرب خزیمه» بود که خود و پدرش از امرا و سرکردگان معتبر نادرشاه بوده، لویی بازَن پزشک مخصوص نادرشاه و عادل شاه، و نیز سلطان محمدخان درانی متخلص به خالص مؤلف تاریخ سلطانی امیر علم را امیرخان نام میبرند.
پس از آن آتش بدان قریه زدند و اموال و اثقال ایشان را غارت کردند چون خبر قتل آقا عبدالله و غارت افرا معرض شاهنشاه افتاد، شاهزاده مهدیقلیمیرزا را به قلع آنها مأمور ساخت ملاحسین و حاجی محمدعلی از حالت آن لشکر آگهی یافتند بابیهٔ از جان گذشته به عزم شبیخون طریق واسکس پیش گرفتند آتش در آن سرای انداخته تمامت آن عمارت با بهاربندی که یک طرف آن بود و عمارت حسینیه که در جنب آن بوده با جماعتی که در آن جاها مسکن داشتند، یکسره بسوختند و بعضی را هم کشتند و جسد ایشان را در آتش افکندند و جماعتی از تفنگچیان اشرف، در کنار لشکرگاه سنگری ساخته بودند گلوله بر سینهٔ ملاحسین آمده پس جسد او را در زیر دیوار مرقد شیخ طبرسی، با جامه و شمشیر به خاک سپردند چون مدت محاصرهٔ قلعه شیخ طبرسی وجلادت جماعت بابیه به چهار ماه کشید، شاهنشاه به اهل مازندران خشم فرموده، سلیمان خان افشار را فرمان داد تا با لشکر ی خونخوار به جانب مازندران روان شود پس از این واقعه، دیگر در قلعهٔ شیخ طبرسی برگ درخت و علف زمین و استخوان و چرم تمام شد و راه فرار مسدود گشت، ناچار جماعت بابیه زنهار طلبیدند سعیدالعلما و دیگر اهالی بر قتل حاجی محمدعلی و بزرگان بابیه فتوی دادند و گفتند بازگشت ایشان در شریعت مقبول نباشد و تمام را در سبزه میدان بارفروش مقتول ساختند.
داعی کبیر ابتدا با دودمان طاهریان، که پس از فتح طبرستان نایب خلافت در شمال کشور بودند، به مبارزه پرداخت و پس از اخراج آنان نبردهایی با سپاهیان خلیفه، یعقوب لیث صفاری و چندی از شورشیان داخلی داشت که نهایتاً از تمامی آنها جان سالم به در برد. یکی از فرزندان کیا افراسیاب به نام اسکندر شیخی، که از این معرکه جان سالم به در برد، نزد تیمور گورکانی رفته و او را ترغیب نمود تا به طبرستان لشکرکشی نماید. خیرالنساء بیگم، از شاهزادگان صفوی، به ازدواج شاه محمد خدابنده درآمد و حاصل این ازدواج، شاه عباس کبیر، قدرتمندترین شاه صفوی است. در عهد مشروطه نیز مازندرانیهایی همچون محمدولیخان تنکابنی، علی دیوسالار (سالار فاتح)، خلیل خان درویش طبرستانی، علی خان اسفندیاری، ابوالقاسم خان مصدق خواجه نوری، زهرا سلطان نوری، سردار جلیل کلبادی، سردار رفیع یانسری عازم تهران شدند تا به استبداد محمد علی شاه پایان دهند. از نوشته نویسندگان روسی دربارهٔ مازندران، تاریخ مازندران و استرآباد نوشتههای رابینو، و از نوشتههای نویسندگان مازندرانی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران نوشتههای میر ظهیرالدین مرعشی، و از نوشتههای نویسندگان ایرانی، تاریخ طبرستان به کوشش اردشیر برزگر و مازندران از قدیمترین ایام تا به امروز، نوشته محمد مشکور را میتوان نام برد. عدهٔ بسیاری در طبرستان نیز به پیروی از این جنبش برخاستند.
اینجا
این سایت
این لینک
منبع
سایت
سایت منبع
لینک منبع
این سایت
اینجا
این سایت